ماه رمان | دانلود رمان | دانلود رمان عاشقانه
 _ رمان بارش آفتاب https://mahroman.xyz/?p=5310&preview=true

دانلود رمان بارش آفتاب

دانلود رمان اجتماعی عاشقانه بارش آفتاب نوشته نسترن اکبریان با فرمت پی دی اف و لینک مستقیم از سایت ماه رمان، رمان بارش آفتاب pdf  رایگان قسمت اول

نام رمان بارش آفتاب

نویسنده: نسترن اکبریان

ژانر: عاشقانه، اجتماعی، مذهبی

هدف این رمان حمایت از تمام دختران ایرانی است که خانواده هایشان دچار افراط مذهبی هستند. همچنین نه به حجاب اجباری از هدف های اصلی رمان است و همچنین این رمان یک هدف راسخ دیگر در مسیر حمایت از طلبه های ایرانی دارد. انسان را انسانیت لازم است و دین، اجبار نیست!

خلاصه رمان بارش آفتاب:

انسان بودن چیست؟ نفس کشیدن میان دیار تنگیِ نفس چه سودی دارد؟ دخترکی که میان گودال اجبار غرق شده و سودای آزادی در سرش می‌پروراند، چگونه قدم کج نکند و مسیر را طبق راستیِ اجبارهایش گز کند؟آفتابی که تنها طلوعش بارش و غروبش اشک است، دستش را به دامان کدام احد بی‌اندازد که از سیاهی چشمانی کور، نجاتش دهد. دخترکی که غروب می‌کند و باز هم تن به اجبار می‌دهد، سر گشته در پس جبر و دار زندگی دست به کارهایی می‌زند که…

بخشی از رمان بارش آفتاب:

 

اگر پارسا را نادیده میگرفتم، علی نیز برای من اولین بود اما… اما ترس هایی که از بچگی در سرم کرده بودند، با وجود آنکه علی یک طلبه بود از تنها شدن با او در یک جاده خلوت، به هراس افتاده بودم و آن را هنگامی میفهمیدم که قدم به قدم داشتیم به آنجا نزدیک میشدیم.

گفته بود از او سوال بپرسم اما سوالی به ذهنم نمی آمد پس مبتدی ترین سوال ممکن را از او پرسیدم:

خواندن
دانلود رمان حقم نبود

– شما چند سالتونه؟

تک خنده ای سر داد و خنده هایش در فضای خلوت خیابان پخش شد. دستی به موهای لختش کشید و با لحن شوخی سوال مرا پاسخ داد:

– پیرمرد شدم من سنم رو نمیگم. به نظر خودت چند سالمه؟

تجربه این چنین نزدیکی های لفظی را نداشتم و قلب بیجنبه و آدم ندیده ام داشت از شدت کوبش می ایستاد. دست هایم یخ زده بود و شاید تمام آنها  به علت کمبود اعتماد به نفس بود…

بچگانه به نظر می رسید اما خود را بسیار پایین تر از او میدیدم و هرباری که نگاهم میکرد، میترسیدم نکند به دنبال عیبی در ظاهرم باشد. بی آنکه نگاهش کنم با گاز گرفتن لبم خیلی آرام گفتم:

– نمیدونم…

کمی سرعت قدم هایش را آهسته کرد و با در آوردن دستش از جیب شلوار مشکی رنگش، به ته ریش هایش دستس کشید و گفت:

– بیست و هفت سالمه.

مشابه این رمان بخوانید:

دانلود رمان سرباز انتقام برای کامپیوتر و اندروید

دانلود ر‌مان استیصال اثر نسترن اکبریان PDF با لینک مستقیم

دانلود رمان عاشقانه

لینک های دانلود
لینک کوتاه مطلب:
نظرات

نام (الزامی)

ایمیل (الزامی)

وبسایت

مطالب پر لایک
  • مطلبی وجود ندارد !
درباره سایت
توضیح کوتاه درباره سایت
آخرین نظرات
  • adminسلام فایل رمان به ایمیل شما ارسال شد....
  • ساراسلام من مبلغ پرداخت کردم ولی برام دانلود نشده...
  • ناشناسچه قدر زیبا ایکاش شهلا و استاد شاهرخی با هم عروسی میکردن خیلی بده آدمو بذارن تو...
  • Fateme mohammadiسلام دریا جان رمانت خیلی عالی بود بهتر از این نمیشد ولی حیف شد عشق تو با شایان ا...
  • کریمیادامش کجاس...
  • atefehچطور میشه دانلود کرد?...
  • فاطمهعالی...
  • یکتاعالی...
  • م.هتنکس...
  • سرمان ننویسی بهتره.مزخرف...
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ماه رمان | دانلود رمان | دانلود رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.