خلاصه:
روایتی است از زندگی لیلی دخترکی که پس از گذشت چندین و چند سال ه یچ ندیدن حالا روزنهای از جنس امید قلبش را روشن کرده! روزنهای که با گذشت زمان رو به محو شدن میرود اما در آخرین لحظات توسط مرد خوش صدایی به نام شاهرخ که لیلی از آن نفرتی عمیق در قلب خود دارد…
خلاصه:
ساجده دانشجوی سال سوم مهندسی کامپیوتر است که همیشه زیر سایه خواهرهای زیباتر از خودش زندگی کرده است. او درصدد ازدواج با یکی از همکلاسیهایش است که با افتادن در دام یک رسوایی، زندگیاش بیش از پیش دچار آشوب میشود. تلاش برای برگرداندن همه چیز به حالت عادی، او را در مسیری پیشبینی نشده قرار میدهد.
خلاصه:
راجع به پسری به نام پندار که زندگی خوبی نداره و متاسفانه از نظر حمایت خانواده و اطرافیان محرومه. برای امرار معاش خودش و داداش کوچولوش مجبوره راننده و خدمتکار بانوی عمارتی بشه که توش بوی خون و انتقام میاد و قصه تلخی که در این رمان جریان دارد متعلق به اونه!
خلاصه:
او رفت یا من رفتم؟!
نیست که بداند درون خود مچاله شده ام و هر شب خاطرات اسیدی ام را ورق میزنم!
پای چوبه ی دار، بند بند وجودم را به رگبار می گیرم!
هر شب تا صبح خود را دفن می کنم اما سپیده دم، باز آن گور کن لعنتی از گور به درم می کند!
حوایی بودم که به زور سرنوشت یا لج بخت برگشته سیب ممنوعه را به خوردم دادند!!
با این قیاس که این بار خداوند حوا را بخشید و فرصت جبران دوباره داد اما
آدم…
تا قبل از آن سیب کرم خورده ی ممنوعه خود را کاشف سیاره ی جدیدی میپنداشتم.
اما اینک بدون او به بیماری العالجی درگیر شده ام که هیچ نسخه ی امیدی
ندارد!
❁نام رمان: بیمعرفت❁ ❁نام نویسنده: محدثه اکبری❁ ❁ژانر: عاشقانه، اجتماعی، غمگین❁ ❁تعداد صفحه: 517❁ دانلود رمان عاشقانهبه قلم محدثه اکبری PDF اندروید لینک مستقیم رایگان خلاصه: دختری از جنس یک عاشق، یک عشقی با تمام غم ودردهایش؛ پسری فرهاد نما، که حاضر است برای شیرینش هرکاری کند؛ کندن کوه که سهل است! ولی آن خبر تبری می شود بر فرق پسر فرهادنما، آن خبر چیست؟ آیا آن خبر، عشق پسر فرهاد نما را از بین می برد؟ آیا پسر فرهاد نما برای عشقش میجنگد یا میگذارد شیرینش با شادی زندگی کند؟
خلاصه:
همه چی از آنجایی شروع شد که بار زندگی گردنش افتاد. بعد اتفاقی که افتاد ماجرای عجیبی پیش آمد. از فرارش تا پاکسازی شهر، قاتل روانی و…
چند رفیق که اتفاقات پیچیدهای براشون رخ میدهد.
آدم ها تغییر میکنند؛ اما این تغییر فرق داشت. او را از یک آدم مثبت و فرشته، تبدیل به آدم سرد و شیطانی کردند که میتونه به راحتی همه رو شکست بده.
اما در زندگی همه چیز اون جوری که فکر میکنی خوب پیش نمیرود. اما گاهی توان این رو داشتم که مغزم رو به فروش بزارم. آره… این مغز با افکارش به فروش میرسد.
دانلود رمان پلیسی به قلم الهام غلامی PDF اندروید لینک مستقیم رایگان خلاصه:
دختری قوی که وقتی فقط هشت سالشه، پدر و مادرش از هم طلاق میگیرند و دختر داستان ما، از خواهر دوقلوش و برادر بزرگترش فاصله میگیره. گذر زمان دوباره اونها رو کنار هم میرسونه ولی آیا اونها میتونن یه خانواده کامل بشن؟ چه اتفاقی براشون میفته؟
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ماه رمان | دانلود رمان | دانلود رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.