دانلود رمان وسوسه
با لینک مستقیم و فرمت پی دی اف از سایت ماه رمان برای اندورید و سیستم
ژانر: عاشقانه، تراژدی، اجتماعی
شاید همیشه کنجکاوی عاقبت خوبی نداشته باشه، دختری که توی یه خانواده ی متعصب و کوته فکر زندگی می کنه توی یه عروسی از سر کنجکاوی به دنبال پسری میره که وجهه بسیار بدی توی فامیل و آشنا داره.
خانواده شرایط ازدواج دختر رو با پسری فراهم می کنن که دخترک چندان علاقه ای به او نداره، ولی همون یه ملاقات کوتاهی که در گذشته داشته باعث می شه…
پیشنهاد های ماه رمان:
دانلود رمان سوگلی ساه های پیری
وقتی امد کسی بهش محل نداد.
اهسته رفت و سر جاش نشست هیچکس ادم حسابش نکرد.
دلم یه جورایی براش می سوخت.
علت این همه دل سوختگی و ترحمو نمی دونستم.
فقط می خواستم براش دلسوزی کنم.
شانس اورد رو میزش میوه و شیرینی بود وگرنه کی براش می برد.
هر چند دقیقه یکبار بهش نگاه می کردم ….سرش پایین بود…گاهی هم برای تنوع به درو دیوار نگاه می کرد. اصال خجالت نمی کشید. کالفه بود. صدا ی هیاهوی بچه ها که از تو کوچه میومد خبر از امدن عروس و دامادو می داد. سریع چادرو رو سرم مرتب کردم و با عجله به طرف در حیاط دویدم. این وسط نفهمیدم کفش کی رو پام کردم. فقط فهمیدم پاشنش بیشتر از دهن باز من موقعه خندیدنه خانوم جون که اسپند یه دقیقه از دستش نمی یوفتاد اونم به طرف در امد. یه جور بلند که همه بشنون خانوم جون – بترکه چشم هرچی نامرد و بی ابروه
همه فهمیدن کی رو می گه…. پس الزم نبود دنبال طرف بگردن ..بیچاره حاال قرمز کرده بود .. با نارحتی بلند شدو
رفت حیاط پشتی ….
خوبه خودش فهمیده همه از ش چی می خوان…موندم امدنش چی بود..هم خودشو عذاب می داد هم بقیه رو…
اوه خدا…… مهناز رو ……کاش اصال ارایشگاه نمی رفت …..بدتر از پیر کفتارا شده بود..
بیچاره داماد …امشب به جای اینکه بره حجله و از زمین و زمان دل بکنه….. باید یه راست بره دم در جهنم و کفاره
پس بده …