پریسا برای شام هم پیش من و کوهیار ماند و بعد از شام تاکسی گرفت و رفتخوابه ! دیگه باید بیدار بشهباشه راستی کوهیار کجاست؟
دانلود رمان کژال
این رمان حذف شد!
نویسنده: ARTEMISS-mk
ژانر: عاشقانه
تعداد صفحات: 297
بخشی از رمان:
پریسا برای شام هم پیش من و کوهیار ماند و بعد از شام تاکسی گرفت و رفتخوابه ! دیگه باید بیدار بشهباشه راستی کوهیار کجاست؟
بعد از خوابیدن کوهیار به اتاق کوروش رفتم تا لیوان را از اتاقش بردارم دیدم لیوان خالی است برداشتم و با لبخند
لیوان را به آشپزخانه بردم و به اتاقم برگشتم .
صبح روز بعد با کوروش به بانک رفتیم آنجا همه پسر اقای کیازند را میشناختند حساب من خیلی سریع درست
شد و گفتند که یک ساعت دیگر کارت ای تی ام هم درست میشود نگران کوهیار بودم که در ماشین خواب بود که
کوروش گفت
-تو همین جا منتظر بمون من جایی کار دارم میرم و میام تا یک ساعت دیگه
یک ساعت بعد کارت من اماده شده بود ولی هنوز کوروش برنگشته بود با او تماس گرفتمباشهنگران کوهیار نباش حواسم بهش هستکوهیار!
-نه بمون داخل هرموقع رسیدم زنگت میزنم بیاباشه پس میام دم بانکسالم ترافیکه تا 01دقیقه ی دیگه اونجامالو
-باشه!
قطع کرد! مواظب باش !جمله ی ناشناخته ای که از دهن کوروش خارج شد! با اینکه شاید جمله ی خاصی نبود اماباشه خدافظمواظب باش!
برای من خیلی خاص و عجیب غریب بود!
چند دقیقه بعد کوروش زنگ زد و من از بانک خارج شدم توی ماشین نشستم و سالم کردم و به عقب برگشتم
پیشنهاد سایت ماه رمان:
دانلود رمان بیست و سومین گل رز برای کامپیوتر و اندروید
دانلود رمان یک عشق لایتناهی برای کامپیوتر و اندروید
این رمان حذف شد!
دانلود رمان عاشقانه
پاسخ دهید!