دانلود رمان پرفسور
نویسنده: میترا قلی پور
ژانر: عاشقانه
تعداد صفحات: 344
بخشی از داستان:
“سامیار باور میکنی اگه این مرام و معرفتت نبود،فکر می کردم یه آدم دیگه ای؟”
پوفی کشیدم و نگاهم رو به آیینه دوختم
داشتن میومدن این طرف
به محض نزدیک تر شدن موتوری ها در ماشین رو باز کردم که موتورشون خورد به در ماشین و افتادن زمین.
پیاده شدم و برگشتم طرف دختره
-: سوار شو
موتوریه می خواست از حواس پرتیم استفاده کنه و چاقو رو تو پهلوم فرو کنه که با دست لبه ی تیز چاقو رو
گرفتم و با ضربه ای که به پاش زدم، چاقو رو انداختم زمین.
به هیچ وجه حوصله ی درگیری با این تازه کارا رو نداشتم.
یه نگاه به ثانیه شمار چراغ راهنمایی انداختم و سوار ماشین شدم.
-: کمربندت رو ببند.
پام رو رو گاز فشار دادم و فرمون رو چرخوندم که دادش رفت هوا
دختره: چیکار می کنی؟ این جاده یه طرفه ست!
بدون این که جوابش رو بدم دنده رو عوض کردم.
با دیدن ماشین هایی که هر لحظه ممکن بود شاخ به شاخمون بشن چشماش رو بست و یه جیغ خفیف کشید.
یه نگاه به پشت سرم کردم. علاوه بر اون موتوریه یه موتور دیگه هم تعقیبمون می کرد.
بی توجه به جیغ جیغ کردن هاش به حرکات مارپیچم ادامه دادم.
دختره: وای کامیون رو بپا!!!
صدای دادم بلند شد
-: میشه انقدر جیغ نکشی؟
باز یه جیغ بنفش کشید که اخم هام رفت تو هم و نگاه عصبانیم رو بهش دوختم
دختره: منو نگاه نکن جلوت رو نگاه کن
پیچیدم تو فرعی و با حرص زدم تو ترمز.
پیشنهاد سایت ماه رمان:
دانلود رمان گفته بودی دوستم داری بی اندازه برای کامپیوتر اندروید