دانلود رمان مهمان ویرانگر
این رمان حذف شد!
نویسنده: Fateme.313
ژانر: عاشقانه
تعداد صفحات: 101
بخشی از داستان:
سریع برانکارد اوردن و مادرای داغ دیده رو گذاشتن روش
اره داغ دیده چون هم علی مرده بود برامون هم لعیا پر پر شده بود حالم خراب بود خراب
دکتر اومد و معاینه شون کرد چند تا پرستار تو بودن بیرونم کردن
نشستم تو راهرو و هر چی دعا بود خوندم دکتر اخم شدیدی داشت اومد و گفت
_ همراه بیمارا
دوییدم سمتش
_ منم منم . چی شده خوبن ؟ زنده میمونن
نگران خیره شده بودم که دستشو
گذاشت رو شونم
_ بر اثر فشار عصبی زیاد و با توجه به اینکه بیماری قلبی عروقی داشتن و متاسفانه عدم توانایی رسوندن اکسیژن و خون کافی به قلب در بیمار
دیگه
سرشو انداخت پایین و گفت
_ هر دو بیمار فوت شدن
دنیا برام تیره و تار شد
خودمم دیگه نمیتونستم این فشارو تحمل کنم
41
تنها چیزی که یادم میاد این بود که دکتر بلند پرستارا رو صدا زد
با سوزش دستم چشمامو باز کردم من کجام ؟ سرمو چرخوندم فضای سفید بیمارستان اومد جلو چشمم
وای همه چیز یادم اومد شکستم اشکام بی مهابا روی صورتم بود
مادر عزیزم 😭 رفتم پذیرش و ازشون پرسیدم
مادرم کجاست ؟؟؟؟؟ 😭
_ انتقال داده شده به سرد خونه
خدایاااااااا
صدای موبایلم منو از عالم غمم بیرون اورد
_ بله
_سلام پسر جان چرا صدات گرفته
_ مادرم فوت شد مادر خانوم احمدی هم فوت شدن
_ وای واقعا تسلیت میگم
_ ممنونم. کاری داشتید ؟
پیشنهاد سایت ماه رمان:
دانلود رمان خاطرات برهنه برای کامپیوتر و اندروید
دانلود رمان دنیاتم و دنیامی برای کامپیوتر و اندروید
این رمان حذف شد!