رادان :من به همه وام میدم ولی شما خاص هستید.
در اتاق به شدت باز شد و چهره ا خوشنویس
ا : زنیکه خیره سرتوبه چه حقی قرداد شرکتمیردامادرو فسخ کردی ؟
ا بودیم این
ا : چیه … چرا حرف نمی زنی ؟ … نکنه ترسیدی؟
دانلود رمان مغرور و عاشق
این رمان حذف شد!
نویسنده: مبینا الهی
ژانر: عاشقانه، تراژدی
تعداد صفحات: 87
بخشی از رمان:
رادان :من به همه وام میدم ولی شما خاص هستید.
به پشت میز خودش رفت و با یه لبخند مسخره مشغول نوشتن چک شد. چک رو باالگرفتگ فت:
رادان :به شرطی این رو میدمکه…
****
حسابی اعصابم خراب بود . به
افیسم رسیدم. از چهره و طرز نفس کشیدنم معلوم بود که حسابی عصبی ام! کسی حق نطق
کردن نداشت.
در رو محکم بهم کوبیدم . بایدعصبانیتم رو خالی میکردم . لیوان خالی قهوه رو به سمتپنجره پرت کردم که صدای بدی ایجاد
کرد. پنجرههزار تیکه شده بود. کسی در رو باز کردو گ فت:
رزا:هلن!
هلن :بیرون رزا !
رزا: ولی …
هلن: گ فتم بیرون !!
****
پشت میزم نشسته بودم که صدای عربده مردی رعشه به جانم انداخت. تش
در اتاق به شدت باز شد و چهره ا خوشنویس
خودنمای کرد.
تش
ا : زنیکه خیره سرتوبه چه حقی قرداد شرکتمیردامادرو فسخ کردی ؟
خیلی روم
ا بودم . جرعه ای از لیوان قهوه تلخم خوردم . بخاطر شکستگی پنجره سوز بدی تو اتاق میزد . تو ماه ذر
ا بودیم این
سوز سرد خیلی بعیدبود.
تش
ا : چیه … چرا حرف نمی زنی ؟ … نکنه ترسیدی؟
دیگهعصبی شده بودم من از هیچ مردی نمی ترسیدم . لیوان قهوه رو روی میز گذاشتم و از پشت میز بلند شدم و با اخم غلیظی
گ فتم:
هلن: حد خودتون رو بدونید.
تش
ا با دادگ فت: چراقردادرو فسخ کردی ؟ … چرا سودشرکت برات مهم نیست؟ هان؟
پیشنهاد سایت ماه رمان:
دانلود رمان کژال برای کامپیوتر و اندروید
دانلود رمان جان شیعه، اهل سنت برای کامپیوتر و اندروید
این رمان حذف شد!
دانلود رمان عاشقانهخواندن
دانلود رمان عروس خون
قدرت گرفته از افزونه نوشتههای مرتبط هوشمند
پاسخ دهید!