در مورد دختری به نام آینه هست که به دلایلی از ایران رفته و وارد باندی در کره می شود و پس از بازگشت به ایران با اتفاقات بزرگی رو به رو می شود؛ البته باید گفت که آینه مبتلا به بیماری ام اس«m.s» می باشد .
—-✿❀ بخشی از رمان دیگه نیستم ❀✿—-
مثل قبل نبود! از سر شب که اون دختره ی نفهم اون حرف ها رو زد و جایی واسه دفاع کردن از خودم نذاشت همه من و به چشم دیگه ای می دیدند؛ حتی خانوادم، از مادرم خواستم بزاره برم خونه که گفت: حالا وقت برای خوش گذرونی هات هست و بعد چشم غره ای رفت و از پیشم دور شد. به سوی بدترین آدم عمرم رفتم همش زیر سر اون بود جلوش ایستادم و بهش با لحن دلخور گفتم:
– الان خوش حالی؟
– اوهوم.
– چرا؟
– چرا چی؟
با اخم بهش نگاه کردم که گفت:
– فکر کردی بعد از اینکه جواب اون همه عشقم رو اونطوری. . . اه لعنتی!
– طاها، به خدا خیلی نامردی، من هزار بار گفتم که اشتباه برداشت کردی؛ اما تو.
آهی کشیدم و نگام رو ازش گرفتم، فایده ای نداشت. کاری بود که شده بود و درست کردنش کار هر کسی نبود، همونطور که ازش رد می شدم گفت:
– یادت باشه، هیچ وقت نمی بخشمت.
با هام خیلی بد تا کرد! خیلی بی انصاف بود!
سخنی از نویسنده:
سلام دوستان، این رمان، اولین رمانمه، شاید اولش زیاد جذاب نباشه؛ اما لطفا تا وسطش رو بخونید، چون از اون جا به بعد جذابیت رمان شروع می شه و لطفا حتما نظراتتون رو بهم بگید تا برای رمان بعدی که الان دارم می نویسم استفاده کنم. ممنون، از ناظر رمانم هم تشکر می کنم.
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " ماه رمان | دانلود رمان | دانلود رمان عاشقانه " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.
لینک خرابه دانلود نمیشه لطفا رسیدگی کنید.
بد بود اخرش بد تموم شد 😐